پيام
+
جودي براي قرض کردن پولي بسراغ يکي از بازاريهاي اصفهان رفت. طرف هم پول را به يهوديه داد و گفت: خودت سر سال با فلان قدر بهره بيار پس بده. يهوديه که خود ذاتاً نزول خور بود و از بهره دادن کفري شده بود، گفت يعني تو ربا خواري؟
حجي هم گفت:اگر من از تو پولي ميگرفتم بايد بهره اش را هم ميدادم، پس حالا تو هم نزول بدهي. جود هم با زيرکي گفت: نزول که ميخوري ، شراب که ميخوري،«...»هم که ميکني،خب بگو جودم و خلاص!
سوره-2
88/4/31
سوره-2
حالا قضيه جوده و حاجي بازاريه شده عين قضيه برخي روحانيون مبارز ايران. http://www.parlemannews.ir/?n=2031