در قیام امام حسین برای اولین بار در تاریخ اسلام شاهد خروج یکی از اهل بیت از حکومت هستیم. اما چرا حسین بن علی بن ابی طالب بر خلاف گذشتگانش بر علیه حکومت زمان خویش قیام میکند.
حضرت علی بنابر مصالحی برخلاف حکومت خلافای وقت خروج نکرد. بعد از خیانت سقیفه وقتی حضرت علی نتوانست بیعت اصحاب رسول الله را بگیرد مدتی سکوت کرد. سکوتی معنا دار یا حتی تلاش برای اصلاح حکومت از درون و انجام رفتارهایی که نشان از نارضایتی حضرت علی داشت روشهای متفاوت حضرت بود. اما خروج نکرد از حکومت.
امام حسن نیز پس از خیانت اصحابش و برقراری آتش بسی مصلحتی با معاویه باز به تقیه روی آورد.
اما در زمان امام حسین(ع) زمینه بگونه ای عوض شد که دیگر نه ظاهر بلکه حیات اساسی اسلام به خطر افتاده بود. اساس اسلام در حال تحریف بود.
آرام آرام افرادی تازه مسلمان به جمع مسلمین افزوده میشدند و این گروه هیچ برداشتی از اسلام نداشتند جز آنچه که معاویه، یزید یا کارگزران دینی و حکومتیشان برای مردم تشریع میکردند. حتی اصحاب و مسلمین سابقه دار نیز اسیر روزمرگی مرگ باری شده بودند و همه برداشت ها از دین به همان چیزی خلاصه میشد که خطبای اموی تشریح میکردند.
اسلام در معرض خطر انحرافی عظیم بود که از دین جز نامی؛ نشانی باقی نمیماند. از همین رو امام حسین خروج کرد از حکومت وقتش. خروج کرد تا جلوی چنین انحرافی را بگیرد و خط سرخی را باقی بگذارد که که از این اثر سرخ بتوان معنای اسلام ناب محمدی را فهمید.
همین عشق سرخ یا عقل سرخست که کاری کرده که پس گذر از فتنه های تاریخ بتوانیم به سمت اسلام ناب حرکت کنیم.
برای همین بود که اسرای عاشورا را خوارج نامیدند. حسین (ع) خوارج بود چون بر علیه ظلم جور حکومت وقتش قیام کرد ولی این قیام راه روسل الله را احیا کرد. این لکهء خون در سال 61هجری واقع شده لاجرم هرکسی را متوجه خط اسلام ناب میکند. خط اسلام مستضعفین خط اسلام مردم پابرهنه خط اسلام ابوذر، عمار، کمیل. اسلامی که رسول الله برای آن مبعوث شده بود و فتنه بنی امیه در حال ضایع کردن این چنین اسلامی بود و قیام حسین بن علی این فتنه را رسوا کرد.
تمام برداشت ها از اسلام در حال تبدیل شدن به اسلام بنی امیه بود. که خون امام حسین ریخته شد و این خون حیاتی داد به اسلام ناب. قیام امام حسین نبود جز برای اصلاح امت جدش.